س- دین به چه معنی است ؟
ج- مجموع باورها و ارزش ها و قوانین و مقررات مبتنی بر آن، دین خوانده می شود و این امر برای انسان فطری است وهیچ کس را نمی توان یافت که از باور قلبی یا ارزش و یا قوانین و مقررات خالی باشد .
س - در آ یا ت الهی دین به چند معنی به کار رفته است ؟
الف- روز دین یا روزجزاء .
در این معنی دین به معنی جزاء (پاداش – مجازات ) است و جزا نتیجه تکلیف و ناشی از قانون و مقررات است .مثل : الفاتحة : 4 مالک یوم الدین
ب- باور های قلبی
در این معنی کلمه دین یا به صورت عام است مثل آیه الکرسی و یا با لفظ مشترک با غیر مسلمان به کار رفته است ،مثل سوره کافرون
البقرة : 256 لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ … الکافرون : 6 لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ .
در امثال این آیات حرفی در حقانیت یا باطل بودن باورها نیست بلکه باور ها به صورت عام و در انسان مطرح شده است .
همین باور درونی است که قابل اکراه نیست و هیچ کس را نمی توان با زور و اجبار و اکراه به باور دیگری رساند مگر اینکه خودش به این نتیجه برسد که با ور قبلی اش اشتباه است و تغییر دهد .
ج- به معنی قانون و مقررات اجتماعی
این معنی هم در موارد اسلامی و غیر اسلامی به کار رفته است ،مثل سوره یوسف و سوره نور .
یوسف : 76 فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخیهِ کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فی دینِ الْمَلِکِ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ …النور : 2 الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ …
درمثال اولی قانون مصر به عنوان دین حکومتی و درمثال دومی حکم دادگاه اسلامی به عنوان دین الله آمده است.
د – به معنی ارزش (باید – نباید )
هرکس برای زندگی خود و بقای آن باید ها و نباید هائی تعریف و اجرا می کند . در مرحله فردی این باید ها و نباید ها به عنوان عقیده شخصی و باور قلبی است .همین باورها در صحنه اجتماعی ،در قالب رسم و آیین و تربیت و قانون و مقررات ظاهر می شود و دارای ضمانت های اجرائی و پشتوانه حاکمیتی است . این معنی در بسیاری از ایات به کار رفته و مجموع باور ها و ارزشها و احکام ، در کلمه دین آمده است مثل : البقرة : 132وَ وَصَّى بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ آلعمران : 19 إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ
در نتیجه : به مجموع باورها و ارزش ها و قوانین و مقررات مبتنی بر آن ، دین گویند و این امری فطری است و هیچ کس را نمی توان یافت که از باور قلبی یا ارزش و یا قوانین ومقررات خالی باشد . الروم : 30 فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ.
پس دین امری همگانی و یکی از اجزای ساختار بشر است یعنی فطری است .
س- اگر همه دین دارند و این هم فطری است پس فرستادن انبیاء با چه اهدافی صورت گرفته ؟
ج- انسان در آفرینش خود دارای اختیار و عقل است و این دو خصیصه زمینه ساز دین است یعنی اگر انسان قدرت انتخاب نداشته باشد همه ادیان- حق یا باطل -، اصولا به وجود نمی آیند .وهمین قدرت انتخاب خود ش منشا ء اشتباه شدن است و بشر در مقدمات تشخیص ، بین چند گزینه ؛ممکن است بر اثر تمایلات شخصی مثل عریزه و نفع فردی و یا سود قومی و ملی و باندی و گروهی و…گزینه صحیح را انتخاب نکند .یا در مقدمات نفع و ضرر خود در سطح فردی یا اجتماعی دچار لغزش یا اشتباه گردد. یا منافع فردی را بر نفع اجتماعی تر جیح داده و موجب ضایع شدن حق دیگران گردد. یا در مقدمات شناخت از انسان و جهان می لغزد و یا برای کسب سود شخصی به ضرر دیگران اقدام کند و با کسب قدرت و اعمال زور ،دیگران را به اطاعت از خود دعوت کند و حکومت استبدادی تشکیل دهد و…
هدف اصلی انبیای الهی راه نمائی و تقویت قدرت تشخیص بشر است که در درجه اول در مبانی اعتقادی و باورها به بیراهه نرود و در مرحله بعدی در وضع و اجرای قانون دچار اشتباه نشود و مهمتر از همه این که در اجرای قانون دچار ظلم و ستم بر خود و دیگران نشود .
بنا براین : تنها راه سعادت بشر برای مصونیت از خطاهای جبران ناپذیر پیروی از رسولا ن الهی و دین اسلام است که دین همه انبیای الهی بوده و در مکتب رسول اعظم و نبی مکرم اسلام به حد کامل و تمام رسیده است